بزرگترین آرشیو عکس ایل قشقایی ،طبیعت ،شکار
Weyl 's largest photo archive Qashqai hunting and nature of Iran

«تقدیم به روح ملکوتی محمد بهمن بیگی»

 

چوخواهی که دانی زچه گوهرم/به چشم بصیرت بخوان دفترم

خردمند داند معانی درست/ که یاقوت وخس،پیش نادان یکی است

کتابی نوشتم چوخرم بهار/ که هرگز به آفت نگردد دچار

زهرجا که خوانی سراسر گل است/ به متن اندرون لاله وسنبل است

 هر آن کس بخواند زبرنا و پیر/ زخواندن نگردد به یک باره سیر

 مشقت کشیدم زمانی دراز/زتدریس قرآن شدم سرفراز

 بسی جهد کردم دراین سال سی/گه املا بگفتم گهی فارسی 

دل وجان سپردم به تلمیذ خرد/زتعلیم دانش، روانم فسرد

چودوران خدمت به پایان رسید،/به ناگه نشاطم بشدناپدید

دیدم که عمرم گذشته چوباد/ازیرا،درونم به لرزه فتاد

ز موی سپیدم هراسان شدم/ ز امداد یزدان غزل خوان شدم

 به خواب اندرون شیخ جنت مکان/بگفتم،که برخیز وشعری بخوان

ازیرا،به ناگه دگرگون شدم/ توگویی که یک باره مفتون شدم

به شعر و کتابت ،بپرداختم/به نیروی ایزد،غزل ساختم

الا ،ای که هستی دراین ره بصیر/گذر کن زعیب و خطایم مگیر

امراله پناهی آزاد

وبلاگ به سایت تبدیل شدلطفا به این آدرس مراجعه کنید www.ghashghaeeha.ir
نوشته شده در تاريخ برچسب:مطلب قشقایی,متن های روز قشقایی,شعر قشقایی, توسط مجتبی عبدالهی |

سایغوش

شمارش اعداد ترکی

 

1 وبلاگ به سایت تبدیل شدلطفا به این آدرس مراجعه کنید www.ghashghaeeha.ir

نوشته شده در تاريخ برچسب:مطلب قشقایی,متن های روز قشقایی,شعر قشقایی, توسط مجتبی عبدالهی |

نامه به ایلم...

 سلام

اشک در چشمانم جاریست.

 نمی دانم از کجا شروع کنم اما دوست دارم با تمام وجودم سلام کنم.به ایلم٬به پدرانم٬به خسروها٬به شیهه های اسبهایمان٬به ناله ی گوسفندها در دل قشلاق که برای رسیدن به بره های خود در چیق تمام کوهها را به صدا دراورده است.سلام به کودکی  که از از مدرسه می اید و باید در کورسوی چراغ نفتی مشق هایش را بنویسد .سلام بر مادری که هنوز با گذشت ساعت ها از سر شب صدای یایوقش به گوش می رسد و باید فردا پا به پای مردان کوچ را یاری کند.٬سلام به بوی نان تازه که مادرم هنوز هم گاهی وقتا می پزد .        

 ایل من،کدام سیل خروشان،کدام آفت بی پایان این همه سلام را در خاطر من برجای گذاشت.. ایل من ٬ایل صداقت ها بود.راستی باخودمان چه کرده ایم؟ کجاست ان پدران شجاعت ها؟چرا فرزندان تو همیشه در جواب به سوال اهل کجایی احساس تحقیر میکنند٬؟چرا بعضی از نام تو فرار میکنند؟چرا بعضی علت نام فامیل و پسوند فامیلشون را نمی دادند؟راستی ایل من کجا ها باید تورا پیدا کنم؟در کدام قبرستانها باید قبر پدرم را بیابم؟اگر بر سر قبر پدران و مادرانت نمی ایم،تعجب نکن .یا نمی دانم کجاست؟یا اصلا نمیشناسم؟یا خیلی از انها فاصله گرفته ام؟راستی از مجلس شورای ملی چه خبر؟از حاکمیت جنوب چه خبر؟انگلیس ان مکار و روباه حیله گر در برابر تو خم شد ولی من الان تو را پیدا نمی کنم.راستی حاکمیت فارس برای تو قطعی شده بود ؟باغ ارم؟راستی خاطرات باغ ارم را برام باز گو کن.ایل من دیگر تصویر اهنگ زیبای سحراوازی از ذهنم پاک شده. به جای ساز و دهل از ارگ استفاده می کنیم . مردهایمان به جای رقص چوب بازی دارند بندری می رقصند.  تازه زنهامان بعضی ها لباس قشقایی نمی پوشند. ایل من  خیلی دلم  می خواست که تکیه به شانه هایت می دادم و گریه می کردم. وای ایل من چه بگویم.....کاری که رضا خان نتوانست با قشقایی ها بکند خودمان کردیم .اری با دستهای خودمان.

منیم اءلم تاری سنی ساخلادسون...

وبلاگ به سایت تبدیل شدلطفا به این آدرس مراجعه کنید www.ghashghaeeha.ir

صفحه قبل 1 صفحه بعد

.: Weblog Themes By LoxBlog :.

تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.